آموزش عکاسی مقدماتی را به طور کلی میتوان در 6 مرحله زیر تقسیمبندی کرد:
که به همه این موارد در این مقاله خواهیم پرداخت..
شروع عکاسی بدون آموزش و با آزمون و خطا به 2 دلیل اشتباه است؛ 1- باعث سرخوردگی و ادامه ندادن شما میشود 2-عادتهای ناصحیح عکاسی در شما ایجاد میکند.
اگر شما که تازهکار هستید، بدون هر گونه مطالعهای شروع به عکاسی Photography کنید، با این فرض که در حین کار متوجه چم و خم عکاسی میشوید، پیشرفت قابل ملاحظهای نخواهید داشت. چون عکاسی و تمرین بعد از آموزش، به پیشرفت کمک میکند نه قبل از آن. همچنین به احتمال زیاد چون تصاویری که از خود انتظار داشتید نتوانستید ثبت کنید، نا امید شده و از ادامه کار منصرف میشوید.
یکی دیگر از مضرات مهم آموزش عکاسی خودمختار، این است که باعث میشود شما از راههای بهتر و بهینهی استفاده از دوربینتان غافل بشوید و با همان چند تکنیک و دکمهای که خودتان با آزمون و خطا آموختهاید، عکاسی کنید. این یعنی صرف نظر کردن از تمام ویژگیها و امکانات دوربینتان و ایجاد عادتهای ناصحیح عکاسی که جلوی خلاقیت شما را هم میگیرد.
پس شروع عکاسی را با آموزش عکاسی آغاز کنید نه با آزمون و خطا. ما در این مقاله هر آنچه که برای شروع آموزش عکاسی نیاز دارید را جمعآوری کردهایم پس در ادامه همراهِ فرانش باشید.
تنظیمات دوربین عکاسیکه شامل مواردی مثل انتخاب فرمت و کیفیت ذخیره تصاویر، نحوه نامگذاری فایلها، تنظیم تاریخ و زمان دوربین، متادیتا و… است، اولین مرحله در آموزش عکاسی به حساب میآید.
با اینکه دوربینهای برندهای مختلف؛ طراحی، ویژگیها و اصطلاحات فنی مختلفی دارند، اما این تنظیمات اولیه در همۀ آنها به طور یکسانی انجام میشود.
مهمترین کار بعد از باز کردن جعبه دوربین، مطالعه دفترچه راهنمای آن است. احتمالا دفترچه راهنما با منوهای فراوان و البته دوربین با دکمههای زیادش برای شما گیجکننده باشند.
با این حال دفترچه راهنما را بخوانید چون اطلاعات خوبی در مورد ویژگیهای دوربین و اسم هر بخش به شما میدهد. همچنین بهتر است برند و مدل دوربین عکاسی خود را به همراه اصطلاحات دفترچه راهنما در اینترنت جستجو کنید تا به خوبی با ویژگیها و میزانِ کارایی دوربین خود آشنا شوید.
دفترچه راهنمای دوربین عکاسی
تنظیم کیفیت عکس و انتخاب فرمت تصویرها از بین JPEG و RAW مرحله بعدی در تنظیمات دوربین عکاسی است. این کار شاید در وهله اول برای شما، گیج کننده باشد اما با دانستن تفاوت این گزینهها از هم، به راحتی میتوانید انتخاب کنید.
شما در دوربین، با دو فرمت RAW و JPEG و با کیفیت تصویر در سه سطح ابتدایی Basic، معمولی Normal و عالی Fine مواجه میشوید که البته این سطوح میتواند در دوربینهای مختلف به شکل دیگری باشد.
نکته: NEF به فایلهای RAW در دوربینهای نیکون گفته میشود.
JPEG که علامت اختصاری عبارت Joint Photographic Experts Group است و جِی پی ئی جی یا جِی پِگ خوانده میشود؛ یک استاندارد فشردهسازی است که باعث میشود حجم تصاویر، به ازای از دست دادن مقداری از جزئیات خود، کاهش یابد.
ساده ترین راه برای ذخیره عکسها با کیفیتی خوب، انتخاب گزینه JPEG در دوربین است. چون در این فرمت، خودِ دوربین عکس را پردازش کرده و خروجی نهاییِ آن را به شما تحویل میدهد. به این ترتیب شما میتوانید روی یادگیری و اینکه چگونه عکس بگیرید تمرکز کنید و بقیۀ کارها و بخش عمده تنظیمات را به دوربین بسپارید.
فرمت خام Raw عکس را بدون پردازش و فشردهسازی و با تمام جزئیات واقعیِ عکس، ذخیره میکند. بهتر است وقتی در عکاسی پیشرفت کردید و به انواع تکنیکهای عکاسی مسلط شدید، پیش فرضِ دوربین را روی فرمت Raw بگذارید.
البته باید توجه داشته باشید که چون فایلهای RAW پردازش نشده هستند به همین دلیل حجم بالاتری نسبت به فرمت JPEG داشته و فضای بیشتری در کارت حافظۀ دوربین شما اشغال میکنند.
مزیت فرمت RAW به JPEG این است که عکسهای شما دیگر توسط دوربین پردازش نمیشوند؛ بلکه به شکل یک فایل خام ذخیره میشوند. فرمت RAW به شما اجازه میدهد تصویر را طبق همان چیزی که در هنگام عکاسی، با چشمانتان دیدید، خودتان پردازش کنید و کار را به پردازش از پیش تعیین شدۀ دوربین نسپارید.
شما به این ترتیب میتوانید وضوح Sharpness، کنتراست Contrast، سطح اشباع یا غلظت رنگها در عکس Saturation Level و… را خودتان تنظیم کنید.
نامگذاری فایل ها به دو صورت در دوربین عکاسی انجام میشود. 1- نامگذاری بر اساس تاریخ 2- نامگذاری براساس شمارهگذاری متوالی عکسهای گرفته شده.
تعیین سیستم نامگذاری فایل برای تصاویر، موضوعی است که بیشتر افراد از آن چشمپوشی می کنند. اما تعیین یک سیستم نامگذاری به روشی که برای خودتان مناسب است، میتواند کارتان را خیلی منظم و البته پیدا کردن عکس مورد نظر را بسیار ساده کند.
هیچ کدام از تنظیمات بر مبنای تاریخ یا شمارهگذاری متوالی، بر دیگری ارجحیت ندارد. این فقط به شما بستگی دارد که آیا دوست دارید ردپای عکاسی خود را در تاریخ و روزها بگذارید یا میخواهید تعداد تصاویری که میگیرید را بدانید.
حتی اگر تصاویر خود را براساس تاریخ نامگذاری نکنید، باید زمان و تاریخ دوربین خود را تنظیم کنید. این اطلاعات در درونِ خود دوربین ذخیره میشوند و در بخش توضیحاتِ تصاویر Properties در رایانه قابل مشاهده هستند. به این ترتیب شما میتوانید تصاویر را براساس تاریخ ثبتشان در سیستم خود جستجو کنید.
هرچند اگر تاریخ و زمان را روی دوربین خود به اشتباه تنظیم کرده باشید، تطبیقِ اتفاقات و رویدادها با تاریخی که دوربین تصاویر را به اشتباه ثبت کرده است، خیلی سخت خواهد شد.
متا دیتا Metadata یا اطلاعات اگزیف EXIF که مخفف عبارت Format Exchangeable Image File است، اطلاعات و جزئیاتِ هر عکس است که ثبت میشود. اطلاعاتی مثل تنظیمات مورد استفاده در دوربین، مدل دوربین، عدد دیافراگم، حالت نوردهی، ISO، مود دوربین برای عکاسی و استفاده یا عدم استفاده از فلاش برای ثبت عکس.
وقتی شما دوربین خود را تنظیم میکنید میتوانید متا دیتا را هم به صورت دستی تنظیم کنید که چه اطلاعاتی را ثبت کرده و نشان دهد. مثلا میتوانید اطلاعات مربوط به حق کپی رایت تصاویر خود را در آن بگنجانید. این اطلاعات بر روی فایلِ تصویر ذخیرهسازی میشوند. در نتیجه هر عکس اطلاعات مربوط به خود را خواهد داشت.
متادیتای تصاویر خود را میتوانید به راحتی در رایانه خود ببینید. در سیستم عامل ویندوز اگر روی فایل عکس راست کلیک کرده و Properties را بزنید و سپس تب Details را باز کنید متادیتا را مشاهده میکنید. در سیستم عامل مک هم اگر روی عکس راست کلیک کرده و Get Info را بزنید، متادیتا قابل مشاهده است.
با استفاده از متادیتا یا فایل EXIF شما علاوه بر مشاهده اطلاعات عکس حتی میتوانید عکسهای خود را با هم مقایسه کنید. حتی میتوانید آنها را باز تولید کرده یا مشکلاتی که دارند، عیبیابی کنید. همچنین این دادهها میتوانند در داخل برنامهی ویرایش و پردازش تصویر Lightroom نمایش داده شوند. Lightroom به شما این امکان را میدهد که کتابخانه خود را بر اساس این اطلاعات جستجو کنید. مثلا اگر میخواهید تمام عکسهای گرفتهشده در فاصله کانونی 18 میلیمتر و با دیافراگم f / 2.8 را ببینید، به راحتی قابل انجام است.
فاصله کانونی Focal Length که معمولا با میلی متر نشان داده میشود، به فاصلۀ بین مرکز اپتیکال لنز و مرکز حسگر یا فیلم گفته میشود. فاصله کانونی مهمترین عامل در انتخاب لنز دوربین است. این فاصله کانونی یک لنز است که تعیین میکند این لنز مناسب کدام نوع عکاسی است و از چه سوژههایی میتواند عکسبرداری کند.
فاصله کانونی یک لنز از چند میلی متر تا بیش از یک متر با توجه به نوع کارکردِ آن، متغیر است. هرچه عدد فاصله کانونی بیشتر باشد، زاویه دید باریکتر و میزان بزرگنمایی Zoom بیشتر میشود و هرچه فاصله کانونی کوتاهتر باشد، زاویه دید وسیعتر و میزان بزرگنمایی کمتر میشود.
ارتباط فاصله کانونی با زاویه دید و نوع لنز
عمق میدان به معنای فاصلهای است که نشان میدهد چه مقدار از پس زمینه و پیش زمینه، در جلو و پشت سوژه واضح است.
نوردهی یا اکسپوژر میزان نوری است که به حسگر Sensor دوربین میرسد. نوردهی با دیافراگم و سرعت شاتر تنظیم میشود که در ادامه مقاله به طور کامل آن را خواهید آموخت.
نویز در عکس، لکههای رنگی ریزی است که در تصاویر و خصوصا در نواحی تیره بیشتر دیده میشود. از عوامل بروز نویز میتوان به نوردهی طولانی و گرمای درون دوربین و همچنین استفاده از ایزو ISO یا همان حساسیت بالا، اشاره کرد.
شاتر دوربین یا مسدود کننده مکانیزمی در درون دوربینهای دیجیتال است که با باز و بسته شدن، در یک تایم مشخصی، امکان تابش نور به درون دوربین و حسگر را میدهد تا عکس توسط دوربین ثبت شود.
سنسور Sensor یا حسگرِ تصویر، همان بخشی است که نور را دریافت کرده و به صورت الکترونیکی به پردازشگر دوربین منتقل میکند.
دوربین عکاسی دیجیتال DSLR یا Digital Single-Lens Reflex به کمک اجزای خود شامل شاتر Shutter، سنسور Sensor، آینه Mirror، لنز Lens و … کار میکند.
دوربینهای DSLR استاندارد از دو بخش اصلی تشکیل شدهاند؛ بدنه و لنز. بدنه دوربین حاوی همه چیزهایی است که برای ضبط و پردازش یک تصویر لازم است مثل حسگر و سنسور. لنز هم همان چیزی است که از داخل دوربین روی تصویر شما فوکوس میکند.
هنگامی که دوربین روشن است اما شما در حال شات (عکسبرداری) نیستید، نور از طریق لنزِ باز وارد دوربین میشود. آینهای که در داخل دوربین وجود دارد، آن نور را از طریق یک منشور (پراسکوپ) به سمت چشمی Viewfinder منعکس میکند تا شما بتوانید تصویر را مشاهده کنید. شما تصویر را دقیقاً به همان شکلی که لنز میبیند، خواهید دید.
هنگامی که دکمه شاتر را برای گرفتن عکس فشار میدهید، آینه از راه نوری که از لنز وارد میشود، کنار میرود. سپس شاتر در پشت دوربین باز میشود و باعث میشود نور به سنسور برخورد کرده و تصویر شما ایجاد شود.
وقتی تصویر گرفته شده در کارت حافظه دوربین ذخیره میشود؛ آینه به مکان قبلی خود باز میگردد. به این ترتیب همه چیز سرجای اول خود قرار میگیرد تا برای عکسبرداری مجدد آماده باشند. این اتفاقات در کمتر از یک چشم بر هم زدن رخ میدهد.
دوربین بدون آینه Mirrorless برخلاف دوربین DSLR، آینۀ متحرک برای نمایش تصویر به شما ندارد. بلکه آنچه شما در چشمی viewfinder میبینید، دقیقاً همان چیزی است که سنسورِ تصویر پردازش میکند.
هنگامی که دکمه یک دوربین Mirrorless را فشار میدهید، لنز تنظیم شده و شاتر باز میشود تا فایل تصویر در کارت حافظه ذخیره شود.
دوربینهای Mirrorless به شما کمک میکنند، قبل از عکس گرفتن مواردی مانند عمق میدان Depth Of Field، تراز سفیدی White Balance، نورسنجی Exposure و … را در تصویر، به خوبی دیده و بررسی کنید.
پینوشت: با تراز سفیدی و نورسنجی در ادامه آشنا خواهید شد.
مهارت های لازم برای عکاسی حول تنظیماتی است که شما برای گرفتن عکس انجام میدهید؛ مثل تنظیم میزان نور، نحوه فوکوس، رنگ و وضوح تصاویر و حتی قرار گیری دوربین روی سه پایه.
این مهارتهای اصلی، موارد زیر هستند که هر کدام را به تفصیل توضیح خواهیم داد.
مثلث نوردهی یا مثلث نورسنجی در عکاسی از سه مولفه اصلی عکاسی یعنی: دیافراگم، سرعت شاتر و ISO تشکیل شده است. یادگیری نحوه کنترل این سه مولفه در دستیابی به یک عکس عالی، بسیار مهم است.
دیافراگم دوربین روزنهای است که در لنز شما قرار دارد و نور از آن به دوربین وارد میشود. دیافراگم درست مانند مردمک چشم انسان،برای تنظیم میزان نوری که از طریق لنز عبور میکند، باز و بسته میشود. اگر صحنه شما تاریک است، میتوانید دیافراگم را بیشتر باز کنید تا نور بیشتری از طریق لنز داخل شود و وقتی صحنه شما روشن است اکثرا برای تنظیم نور باید دیافراگم را کوچکتر کنید تا نور کمتری به سنسور منتقل شود.
دیافراگم برای کنترل میزان نور ورودی از لنز، باز و بسته میشود.
|
دیافراگم نه تنها به شما اجازه میدهد تا میزان نور عبوری از لنز را کنترل کنید، بلکه بر عمق میدان نیز تأثیر میگذارد. هرچه دیافراگم لنز بستهتر باشد عمق میدان بیشتر و هرچه بازتر باشد عمق میدان کمتر خواهد بود.
سرعت شاتر یا زمان نوردهی، فاصله زمانی است که شاتر دوربین باز است و نور بر سنسور یا حسگر اثر میگذارد. اگر سرعت شاتر شما بالا باشد و سوژهها هم در حال حرکت باشند، میتوانید عکس واضحی از آنها بگیرید.
به طور معمول سرعت شاتر در کسری از ثانیه است، مثل 1/200 یا 1/8 ثانیه. اما مواقعی هم هست که به سرعت شاتر پایینی نیاز دارید و میخواهید چند ثانیهای شاتر باز بماند. مثل عکاسی در فضای بسیار کم نور یا عکس گرفتن از مسیر حرکت ستارهها.
ایزو ISO- International Standard Organization یا حساسیت، اندازه گیری میزان حساسیت حسگر به نور است. ضلع آخر مثلث نورسنجی برای تازهکاران اغلب گیج کننده است چون دیافراگم و سرعت شاتر در ذهن قابل تصویرسازی هستند اما ایزو کمی پیچیده است.
وقتی ISO را در دوربین خود زیاد میکنید، آنچه اتفاق می افتد این است که حسگر نسبت به نور حساستر میشود. این بدان معناست که برای همان اندازه دیافراگم (باز بودن لنز) و همان مقدار زمان قرار گرفتن در معرض نور (سرعت شاتر)، حسگر نورِ بیشتری جذب میکند و به این ترتیب به یک تصویر روشنتر دست پیدا میکنید.
هرچقدر ایزوی تصویر را بالا ببرید احتمال ایجاد نویز (دانه های ناخواسته یا لکه های ناخواسته) را در تصاویر خود بیشتر میکنید، این امر به طور کامل در تصاویر زیر مشهود است. البته سازندگان دوربین در بهبود این امر، مسیر طولانیای طی کردهاند و بسیاری از دوربینهای جدید قادر به عکسبرداری با ISO های بسیار بالا و با حداقل نویز هستند.
در واقع برای استفاده از درجات بالاتر ISO در بین عکاسان ترس زیادی وجود دارد. شاید به این دلیل که دوربینهای دیجیتال اولیه در عکاسی با ایزوی بالا وحشتناک ظاهر میشدند.
اما دوربینهای امروزی، حتی آنهایی که برای مبتدیان Entry Level DSLR ساخته شدهاند به طور قابل ملاحظهای بهتر شده اند، به این معنی که میتوانید تصاویر بسیار خوبی حتی در ISO بالاتر از 1000 بگیرید.
پس اگر در شرایط کم نور قرار دارید یا میخواهید از حرکتهای سریع عکاسی freeze fast motion کنید و به سرعت شاتر بالایی نیاز دارید، نترسید و از ISO استفاده کنید. حتی اگر در عکس کمی هم نویز ایجاد شد، از نرم افزارهای ویرایشگر استفاده کنید.
صحبت کردن در مورد هر کدام از سه مولفۀ اصلی؛ دیافراگم، ایزو و سرعت شاتر به تنهایی و مجزا از هم کار آسانی است. اما وقتی در حال عکاسی هستید باید بدانید چگونه تک به تک آنها، دو عنصر دیگر را تحت تاثیر قرار میدهد. این وظیفه شماست که به عنوان یک عکاس هر سه را با نحوی تنظیم کنید که عکسهای خوبی بگیرید.
وایت بالانس یا تراز سفیدی عکس White Balance یک قابلیت در درون دوربینهای عکاسی دیجیتال است که کمک میکند رنگ تصاویر، تحت منابع نوری مختلف بصورت صحیحی ثبت شوند.
تمام منابع نوری، چراغها و… رنگی دارند که در عکاسی تاثیر میگذارند. مثلا نور روز و فلاش نسبتاً خنثی هستند؛ اما لامپهای تنگستنی و رشتهای کاملاً نارنجی هستند و نور فلورسنت هم اغلب کمی سبز است. وایت بالانس در دوربین شما سعی میکند نورها را به تعادل برساند و تاثیر هرگونه رنگی از منابع نور را خنثی کند تا سوژه شما با دقت و وضوح ثبت شود.
در دوربینهای دیجیتال هم امکان استفاده از تنظیمات تراز سفیدی به طور پیشفرض قرار دارد و هم میتوانید به صورت دستی تراز سفیدی را تنظیم کنید.
اگر شما در زیر نورهای تنگستن (لامپهای رشتهای یا معمولی) عکاسی میکنید که تهمایۀ نارنجی دارند؛ میتوانید هنگام تنظیمِ فیلتر وایت بالانس، تنگستن را انتخاب کنید تا دوربین برای خنثی کردن رنگ نارنجی، از فیلتر آبی رنگ استفاده کند.
یا اگر در عکاسی از غروب به افزایش رنگ نارنجی تمایل دارید، می توانید از White Balance به طور خلاقانهای استفاده کنید تا رنگ غروب در هنگام عکاسی نارنجیتر دیده شود.
فوکوس Focus یکی از ویژگیهای لنز دوربین است که باعث میشود لنز دوربین روی یک بخش از کادر، بیشتر از بقیه تمرکز کرده و آن را با وضوح بیشتری ثبت کند. البته باید توجه داشته باشید که فوکوس بیش از حد باعث کاهش کیفیت تصویر میشود.
یادگیری نحوه درست فوکوس با وضوح بالا شاید مهمتر از نورسنجی در عکسها باشد چون هنوز هم نرمافزارها قادر به ویرایش درست نقطۀ فوکوس در تصاویر نیستند.
(AF-S (نیکون) / One Shot (Canon – وقتی این حالت را مشخص میکنید، دوربین فرض میکند سوژه شما در حال حرکت نیست. هنگامی که دکمه دیافراگم را کمی فشار میدهید دوربین فوکوس شده و روی سوژه قفل میشود. سپس میتوانید تصویر خود را مجددا و بیشتر تنظیم کنید، در حالیکه دکمه شاتر به همان حالت است (کمی فشار داده و نگه داشتهاید). هنگامی که دکمه دیافراگم را کاملاً فشار دهید، تصویر شما ثبت خواهد شد.
AF-C (Nikon) / AI Servo (Canon) – این یک حالت عکسبرداری مداوم است که با حرکت سوژه یا دوربین، به طور خودکار آن را ردیابی میکند. از این حالت برای عکاسی از کودکان در حال حرکت، حیوانات خانگی، ورزش و سایر موضوعات مرتبط با فعالیت میتوانید استفاده کنید.
AF-A (Nikon) AI-Focus (Canon) – در این گزینه خود دوربین سعی میکند حدس بزند کدام یک از دو گزینه فوق برای وضعیتی که در حال حاضر از آن عکس میگیرید، مناسبتر است. در حالی که ممکن است استفاده از این راحتتر و هوشمندانهتر به نظر برسد، اما این احتمال هم وجود دارد که دوربین خطا کند.
دوربین شما همچنین قادر است روی یک نقطه درون قاب منظره یاب (چشمی) شما فوکوس کند یا با فوکوس چند نقطه ای multiple points روی چندین نقطه در آن قاب متمرکز شود. در بیشتر موارد وقتی سوژههای شما آهسته حرکت میکنند یا ثابت هستند بهتر است از حالت تمرکز روی یک نقطه استفاده کنید. وقتی عکاسی از قبیل پرندگان در پرواز یا ورزش را انجام میدهید، به حالت فوکوس چند نقطهای تغییرش دهید.
در نحوه استفاده از سه پایه Tripod، فاکتور مهم اول، خرید یک سه پایه مناسب است و فاکتور دوم یادگیری نحوه استفاده صحیح از این سه پایه است.
شرایطی مثل وجود دارد که کاملاً به سه پایه احتیاج دارید. به عنوان مثال، اگر میخواهید عکاسی از آبشار یا ستارهها یا هر نوع عکاسیای که نور و سرعت در آن اهمیت بالایی دارد شما به یک سه پایه نیاز خواهید داشت.
برخی از اشتباهات رایجی که عکاسان تازهکار مرتکب میشوند؛
افراد اغلب بری بلندتر کردن سه پایه، از پایینِ پا و قسمت های باریکتر آن را باز میکنند در حالیکه قسمتهای ضخیم و بالاترِ پایه از مقاومت بیشتری برخوردارند. بنابراین ابتدا از بالای سه پایه به ارتفاع اضافه کنید و در صورت نیاز به ارتفاع بیشتر، قسمتهای باریکتر را باز کنید.
همچنین فقط به عنوان آخرین راه حل، ستون وسطی سه پایه را بالا ببرید چون حساسترین بخش برای عکاسی، این بخشِ سه پایه است و هر بیثباتی و عدم پایداریای منجربه لرزش دوربین یا بدتر از آن، افتادن و آسیب دیدن دوربین میشود.
یک اشتباه رایج دیگر هنگام تنظیم سه پایه دوربین، عدم تعادل در مرکز ثقل آن است. یک سه پایۀ با کیفیت، به شما این امکان را میدهد که زاویه هر کدام از پایهها را مستقل از بقیه تنظیم کنید. با این کار میتوانید با پستی و بلندی زمین هماهنگ شوید.
شاید زاویههای 45 درجه در یک پایه و 20 و 30 درجه در دو پایۀ دیگر باشد ناخوشایند به نظر برسند، اما اگر با این روش مرکز ثقل دوربین درست در وسط قرار میگیرد، مطمئن باشید که کار درستی انجام میدهید.
4 تکنیک هنری اصلی در عکاسی؛ ترکیب بندی Composition و قانون یک سوم Rule of Thirds خطوط راهنمای مستقیم، خطوط راهنمای منحنی و تقارن است.
در حالی که مهارتهای فنی به شما کمک میکنند تصاویر وضوح و نور مناسبی داشته باشید، ولی آنها همه چیز برای خلق عکسهای جالب نیستند. اینجاست که مهارتهای هنری شما به نمایش در میآید. مواردی مانند ترکیببندی Composition ، انتخاب موضوع Subject ، ایجاد نمایشِ بازی با نور، همگی یک نقش در تعیین سطح جذابیت عکسهای شما بازی میکنند.
ترکیب بندی یا کمپوزیسیون عکاسی یعنی ارتباط بصری المان ها و سوژههای داخل کادر و محل قرارگیری آنها کنار هم.
ترکیب بندی عکس شما احتمالاً مهمتر از موضوع عکس باشد. چون بسیار دیدهایم که موضوعات جذاب در عکس، به خوبی توصیف نشدهاند اما سوژههای عادی با یک ترکیب بندی عالی بسیار جلب توجه کردهاند.
اولین قانون ترکیب بندیی که باید یاد بگیرید، قانون یک سوم است. این مورد قانونی است که بارها و بارها درباره آن صحبت شده و به قدری مهم است که حتی سازنده دوربین هم برای رعایتِ راحت و سریع آن، گرید Grid و شبکه خطوطی در چشمی برای، شما تعبیه کرده است.
مفهوم اصلی قانون یک سوم این است که سوژه خود، یا محدوده اصلی مورد تمرکز خود را، (در واقع جایی که میخواهید بینندۀ عکس آن را ببیند) در یکی از چهار نقطهای که خطوط شبکه هم را قطع کردهاند، قرار دهید.
بسیاری از تکنیک های پیشرفته تر ترکیببندی وجود دارد اما مطمئن باشید که همین قانون یک سوم، به تنهایی بار بیشتر آنها را به دوش میکشد. شما با هر عنصری که در تصویر خود میبینید حتی فقدانِ المان و فضای خالی را هم میتوانید در ترکیببندی استفاده کنید.
خطوط راهنما ابزاری هستند که میتوانید برای جلب توجه بیننده خود به عکس و هدایتِ او در داخل عکس استفاده کنید. در ابتداییترین سطح، یک خط راهنما فقط یک خط درون عکس شماست که بیننده را به سمت یک چیز جالب سوق میدهد. اما مهمترین چیز همان موضوعی است که خط راهنما چشم را به آن سمت هدایت میکند.
نکته مهم: شما نمیتوانید فقط از خطوط راهنما عکس بگیرید – آنها فقط یک ابزار برای ترکیب بندی بهتر هستند، نه موضوع عکس.
برای ترکیببندی با خطوط راهنما، ابتدا باید یک موضوع خوب پیدا کنید؛ هر چیزی که مورد علاقه شما باشد. بعد که دوربین خود را بالا میبرید تا عکس بگیرید لحظهای متوقف شوید و از خود بپرسید، “آیا چیزی در این صحنه وجود دارد که بتوانم از آن استفاده کنم تا بیننده را به سمت این موضوع سوق دهد؟”
به یاد داشته باشید، شخصی که عکس را مشاهده میکند، تمام زمینهای که شما در هنگام حضور در این صحنه میدیدید، نمیبیند. بنابراین هر المانی که بتواند به بیننده کمک کند تا چیزی را که واقعا دیدهاید و شما را وادار به عکس گرفتن کرده است، ببیند تصویر را جالبتر هم خواهد کرد.
در ترکیب بندی عکاسی، خطوط منحنی همبه طریقی شبیه خطوط راهنمای قبلی هستند اما به جای خط راست، گرد و مورب هستند. نکته جالب در مورد خطوط منحنی این است که آنها میتوانند با پیچ و خمی که دارند تعداد نقاط و المانهای بیشتری را داخل عکس به بیننده نشان دهند. در نتیجه خطوط منحنی در عکسهای منظره بسیار خوب عمل میکنند.
خطوط منحنی در ترکیب بندی به شما این امکان را میدهند که عناصر جالب را هم در پیش زمینه Foreground Elements و هم پس زمینه Background هدف بگیرید و در عین حال همه آنها را به هم وصل کنید.
وقتی یک موضوع متقارن دارید، شانس خوبی وجود دارد که از این ابزار ترکیب بندی در عکس استفاده کنید. رفلکتها و انعکاسها، راهی عالی برای پر کردن صحنه شما با عناصر جالب هستند. غروب خورشید منعکس شده در یک رودخانه میتواند مثال خوبی برای این مورد باشد.
بهترین نرمافزار برای ویرایش عکسها در فرمت RAW برنامه لایت روم است، که اگر میخواهید عکاس حرفهای شوید حتما یادگیری آن را در برنامههای خود بگذارید. چون مهارتهای پست پروداکشن شما، همان چیزی است که میتواند یک عکس عالی را به سطح بعدی ببرد.
البته باید به این موضوع هم توجه کنید که یک عکس عالی لحظهای که شاتر آزاد میشود ایجاد میشود، نه در یک کامپیوتر و ساعتها یا روزها بعد. بنابراین یادگیری این ابزارها و نرمافزارهای پست پروداکشن و ویرایشگر تصویر، به بهتر شدن تصاویر شما کمک خواهند کرد و شما حتما باید اصول عکاسی را آموزش ببینید و تمرین کنید.
5 نرم افزار معروف و مناسب ویرایش عکس برای کامپیوتر:
شناخت مفاهیمی که در ابتدا توضیح داده شد، یک نقطه شروع عالی برای عکاس شدن و خلق یک عکس عالی است. اما عکاسان ماهر و در نهایت عکسهای شگفتانگیز به چیزی بیش از ایده و مفاهیم متکی هستند. موضوع اصلی، چگونگی کنار هم قرار گیری همه اینها با یکدیگر است.
عکاسی عالی وابسته به یک ترکیب متفکرانه است. این که شما به عنوان عکاس بدانید کدام ترکیببندی برای آن موضوعِ خاص، مناسبترین است.
همین موضوع را میتوان در مورد سایر جنبههای عکاسی نیز بیان کرد. یافتن راه درست برای روایت داستان، نورپردازی صحنه، پردازش تصویر نهایی و… که همه اینها در نتیجه نهایی تأثیر میگذارند. انجام این کارها؛ تمرین، زمان و انرژی زیادی میطلبد.
وقتی در خیابان در حال قدم زدن با دوستان خود بودید اما ناخودآگاه نور صحنه را برای عکاسی بررسی میکردید و روشی که جهان را میدید تغییر کرد شما در حالِ تبدیل شدن به یک عکاس حرفهای هستید.
فقط به یاد داشته باشید که وقتی در حال آموزش عکاسی هستید، عکسهای خود را با عکسهایی که در گذشته گرفتهاید مقایسه کنید نه با دیگر عکاسان؛ حتی اگر همزمان با هم آموزش عکاسی را شروع کرده باشید.
افراد موفق زیادی کسب و کار عکاسی خود را، حتی بدون آتلیه راهاندازی کردهاند. شغل عکاسی بازار کار خوبی دارد چون فقط محدود به آتلیه زدن نمیشود. شما بعد از آموزش عکاسی بینهایت راه درامدزایی دارید که در ادامه تعدادی از این روشها را به شما معرفی میکنیم.
فرصتهای شغلی عکاسی خیلی زیاد است و پول دراوردن از عکاسی حتی از خانه هم ممکن است (البته فرض بر این است که شما آموزش عکاسی دیدهاید). به موارد زیر توجه کنید، حتما ایدههایی خوبی برای شروع به شما میدهند، چون اغلبشان نیازی به آتلیه داشتن ندارند:
۱. عکاسی پرتره از دوستان و اعضای خانواده: حتما افرادی بین نزدیکان شما هستند که بخواهند تصویر پرتره خود را ثبت کنند. این فرصتها را بیابید و پیش قدم شوید.
۲. عکاسی پرتره از همکاران: اگر جایی شاغل هستید، میتوانید از همکارا خود هم عکس بگیرید.
۳. عکاسی از کافهها، کافی شاپها، گالریها و رستورانها: به مکانهایی که خیلی به آنجا سر میزنید و مشتریشان هستید، برای عکاسی سر بزنید. شما میتوانید در ابتدا چند عکس بگیرید (رایگان یا با هزینه کم) و بعد که با کیفیت کار شما آشنا شدند، قرارداد ببندید. در ضمن عکسهایتان از این کافهها و… را در پرتفولیو Portfolio خود بگذارید (حتی اگه هزینهای بابتشان دریافت نکردهاید) و سپس با نمونه کارهای خود به سراغ رستورانها و… دیگر بروید.
۴. عکاسی از مراسمهای عروسی: عکاسی از مراسمهای عروسی هم درامد خیلی خوبی دارد اما بهتر است پیش از ورود به این حوزه، مدتی دستیار عکاس عروسی باشید.
۵. عکاسی از دانش آموزان در جشن های مدرسه و مهدکودکها: کافیست به مدارس و مهدکودکهای نزدیک محل زندگی خود بروید و سپس برای عکاسی مراسمهایشان با آنها مذاکره کنید.
۶. عکاسی در سفر و تور مسافرتی: میتوانید با آژانسهای مسافرتی برای عکاسی تورهای یک یا چند روزهشان قرارداد ببندید.
۷. عکاسی از محصول: عکاسی از محصول که بخشی از عکاسی صنعتی است، حوزه خوبی برای درامدزایی از عکاسی به حساب میآید. تولیدکنندهها، کارخانهها، فروشگاهها و.. همه به این نوع عکاسی نیازمندند.
۸. عکاسی معماری: ساختمانهای معروف معماری و حتی معماران و سازندهها برای معرفی و فروش ساختمانهای خود به این نوع عکاسی نیاز دارند.
۹. عکاسی از نوزاد: عکاسی از نوزاد یک فیلد بسیار پردرامد و جذاب در عکاسی است.
۱۰. عکاسی بارداری
۱۱. عکاسی از حیوانات خانگی
۱۲. عکاسی از توریستها و مسافران شهرتان: اگر شهر شما توریستی است، این یک فرصت عالیست که در مکانهای گردشگری حضور پیدا کنید و از مسافران عکس بگیرید.
۱۳. آموزش عکاسی: شما میتوانید تجربیات و آموختههای خود را با محصولات آموزشی در اینترنت به فروش برسانید. یا دوره و تورهای عکاسی و ورکشاپهای عکاسی برگزار کنید.
۱۴. برگزاری نمایشگاه: برگزاری نمایشگاه شاید درامد مستقیم نداشته باشد اما اعتباری است برای شما و پربار کردن رزومهتان برای قراردادهای بهتر.
۱۵. شرکت در مسابقات عکاسی: شما میتوانید با شرکت در مسابقات عکاسی و برنده شدن در آنها، هم میتوانید جایزه نقدی دریافت کنید و هم در دنیای عکاسی شناخته شوید.
۱۶. به جای آتلیه زدن، وب سایت بزنید: پرسنال برندینگ و شناخته شدن در حوزه عکاسی بسیار مهم است. پس حتما حضور در دنیای اینترنت را در اولویتهای خود قرار دهید.
۱۷. فروش عکس چاپ شده یا دیجیتالی: در وب سایت یا شبکههای اجتماعی میتوانید تصاویر چاپ شده یا دیجیتالی خود را به فروش بگذارید.
۱۸. فروش عکس در وب سایتهای فروش تصاویر استوک: شما همچنین میتوانید در سایتهایی مثل Unsplash اقدام به فروش عکسهای خود کنید.
۱۹. انجام ویرایش و روتوش عکس: شما میتوانید در آتلیه ها یا به صورت فریلنسری کار ویرایش و روتوش عکس انجام دهید.
۲۰. برای بنگاه املاک عکاسی کنید: بسیاری از بنگاههای مشاور املاک برای معرفی بهتر ساختمانها و ملکها نیازمند عکاس هستند.
درامد عکاسی برای هر کسی متفاوت است. بسته به اینکه شما چقدر در کارتان حرفهای هستید و چقدر تجربه دارید میتواند حتی روزی یک میلیون تومان باشد. اما 2 نکته مهم وجود دارد که باید به خاطر بسپارید؛ 1. درامدزایی از عکاسی را هم مثل هر کار دیگری، باید آرام آرام شروع کنید و رفته رفته به درامد خود بیافزایید. 2. به یک سبک و حوزه، خودتان را محدود کنید و وقتی در یک سبک مثل عکاسی پرتره، حرفهای شدید؛ برای گسترش مرزهای خود و رشد بیشترتان، حتما وارد حوزههای دیگر عکاسی مثلا عکاسی صنعتی هم بشوید. این کار علاوه بر افزایش خلاقیت شما، منجربه درامدزایی بیشتر از عکاسی هم میشود.
در این مقاله از فرانش؛
نظر شما در مورد بازار کار عکاسی در ایران چیست؟ تجربه کدام یک از شغلهای گفته شده را دارید و به بقیه چه توصیههایی میکنید؟ جواب سوالات را در قسمت نظرات این مقاله بنویسید و با ما در ارتباط باشید.
همچنین هر سوالی که در مورد آموزش عکاسی داشتید میتوانید در قسمت نظرات این مقاله بپرسید تا پاسخگوی سوالات شما باشیم.
نویسنده: نگار سلیمانی
منبع: فرانش
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.